حوادث پس از انتخابات پارلماني روسيه و حمايت تمام عيار امريكا و غرب از گروههايي كه با ايجاد ناآرامي به دولت مسكو شوك كم سابقهاي وارد كردند، مقامهاي كاخ كرملين را به اين نتيجه رساند كه سياستهاي چهار سال اخير روسيه در فاصله گرفتن از شركاي ضد امريكايياش و نزديك شدن به امريكا و و عده و وعيدهايش نه تنها هيچ فايدهاي نداشته، بلكه آنها با آشنا شدن بيشتر با نقطه ضعفهاي كرملين، در بزنگاه ضربههاي سختتري وارد خواهند كرد.
به گزارش رجانيوز، همين هوشياري روسها موجب شد كه ولاديمير پوتين كه بهزودي دوباره رئيسجمهور روسيه خواهد شد، پاسخهاي شديد اللحني به مقامهاي امريكايي مانند هيلاري كلينتون بدهد و اميدها براي احياي سياست خارجي مستقل روسيه مشابه دوره رباست جمهوري او و فاصله گرفتن از رويكرد وابسته گرايانه دوره مدودوف بيشتر شود.
اين رويكرد اكنون در محافل دانشگاهي و راهبردي روسيه نيز بهطور جدي مورد بحث قرار ميگيرد و كارشناسان امور ايران با نقد دوره مدودوف پيشنهادهاي جدي براي نزديك شدن به چين، ايران، هند، سوريه و متحدان مستقل ارائه ميكنند.
هفته گذشته نيز خانم "ورا كراشننيكووا" مدير عامل موسسه ابتكارات و مطالعات سياست خارجي روسيه در ميزگرد ايران كه در انستيتو شرق شناسي آكادمي علوم روسيه برگزار شد، بخشي از اين پيشنهادها را مطرح كرد كه سايت "ايران تلكس" آن را منتشر كرده و رجانيوز بهدليل اهميت مطلب بازنشر ميدهد.
كراشننيكووا در سه محور به نسبت سياست خارجي ايران و روسيه ميپردازد و پيشنهادهاي خود را در بخش نتيجهگيري عنوان ميكند:
همكاران محترم،
مايلم توجه شما را به چند حقيقت كه در ارتباط با سياست آمريكا نسبت به ايران است، جلب كنم:
1. نقش آقاي "مايكل ماكفول" سفير آمريكا در روسيه:
كارشناسان انستيتو ما، بهويژه آقاي "الكساندر چايكوفسكي" در مقالات انتشار يافته خود بهخوبي شرح حال آقاي "ماكفول" و تخصص وي را توضيح داده است. علاوه بر آنكه آقاي "ماكفول" متخصص روسيه است، او متخصص ايران نيز محسوب مي شود، منظورم امور خرابكارانه است.
آقاي "ماكفول" از سال 2003 الي 2009 قبل از آمدن به كاخ سفيد، مشتركاً با آقاي "لاري دايموند" معاون رئيس "NED" - رئيس پروژه "دموكراسي در ايران" بود.
آقاي "ماكفول" در سال 2007 در "حمله فكري" به ايران كه توسط "انستيتو هوور" (The Hoover Institution) سازماندهي شده بود، مشاركت فعالي داشت. آقاي "ماكفول" در آن موقع مي گفت:
"ما مي خواهيم ايران را در جهان معاصر بگنجانيم. اين مسئله شرايط خاصي دارد: شما بايد به ما اجازه دهيد سفارت خودمان را در ايران افتتاح كنيم. شما بايد اجازه دهيد سازمان "USAID" در ايران فعاليت كند. شما بايد اجازه دهيد ديپلماسي عمومي ما فعاليت كند، يعني همان كاري كه ما در ساير كشورها ميكنيم. شما مي دانيد كه به همراه گشايش سفارت چه چيزي به كشور مي آيد؟ بله، افسران اطلاعاتي هستند كه به كشور مي آيند. سازمان "سيا" - بخشي از سفارت ما است. ما مي توانستيم امكانات شبكه اطلاعاتي خود را در ازاي حضور فراگير در كشور اساساً گسترش دهيم. اين موجب بروز مناقشه واقعي در ميان رژيم خواهد شد، زيرا كساني كه پيرو سياست تند هستند، احساس تهديد خواهند كرد. اين براي ما خوب است، زيرا ما مي خواهيم شدت تشنج بين آنها را افزايش دهيم.
"بدترين كابوس" براي "احمدي نژاد" آن خواهد بود كه بچه هايي مثل من به تهران بيايند و با دانشجويان معاشرت كنند، همان كاري كه سه سال پيش (در اواخر دولت خاتمي) كردم. اين كار مرا به ياد اواخر دوران اتحاد شوروي مي اندازد، اين كار راهبرد تحولات دموكراتيك است. آن كاري كه ما پيشنهاد مي كنيم، هيچ تفاوتي با آن كاري كه "رونالد ريگان" در خصوص شوروي ميكرد، ندارد".
بدين ترتيب، روشن است كه اتهامات توليد سلاح هسته اي فقط بهانه اي براي بي ثباتي در ايران و تغيير دولت مشروع كشور است.
در جلسه اي كه در 12 اكتبر سال 2011 در كنگره آمريكا براي تصويب سفير آمريكا در روسيه برگزار شد، آقاي "ماكفول" در مورد موفقيت هاي "راه اندازي مجدد روابط" با روسيه توضيح مي داد و مي گفت كه روسيه از سياست آمريكا در مورد ايران حمايت مي كند. او مي گفت: "روسيه در سازمان ملل متحد از گسترش قابل ملاحظه رژيم تحريم ها حمايت كرد و قرارداد تضمين شده ارسال سيستم هاي اس-300 را لغو كرد".
بدين ترتيب مي توانم بگويم كه هدف آقاي "ماكفول" در روسيه نسبت به ايران - استفاده از روسيه عليه ايران است و او تلاش خواهد حداكثر خسارت را با دست هاي روسيه به ايران وارد كند.
2. نقش آژانس بين المللي انرژي اتمي:
ايران بر خلاف اسرائيل، پيمان عدم اشاعه سلاح هسته اي را به امضا رساند و طبق آخرين گزارش آژانس بين المللي انرژي اتمي تمامي شرايط پيمان را اجرا كرده است.
طبق پيمان عدم اشاعه سلاح هسته اي، ايران حق دارد اورانيوم را در خاك خود تا هر سطحي زير تسليحاتي غني سازي كرده و آن را براي نگهداري نيز به ساير كشورها ارسال نكند.
آژانس بين المللي انرژي اتمي ادعايي نسبت به ايران نداشت و اين تا وقتي بود كه آقاي "يوكيو آمانو" بهجاي آقاي "البرادعي"، مدير عامل جديد آژانس شد.
آقاي "آمانو" چگونه به اين مقام رسيد؟
طبق گزارشهاي فوري ديپلماتيك مورخ 10 ژوئيه و 16 اكتبر سال 2009 كه از نمايندگي سازمان ملل متحد در وين به واشنگتن ارسال مي شدند و سايت "ويكي ليكس" نيز آنها را افشا كرد، آقاي "آمانو" از همان ابتدا قول داد سياستي را اجرا كند كه با سياست "البرادعي" متفاوت خواهد بود.
آقاي "آمانو" اعتراف مي كند كه انتخاب وي بهواسطه حمايت فعال آمريكا، فرانسه و استراليا اتفاق افتاد و فشار آمريكا بر آرژانتين عامل اساسي انتخاب وي بود، وقتي كه آرژانتين در دور پنجم راي ممتنع داد.
آقاي "آمانو" نيز قول داد كه كارگزاران كليدي آژانس بين المللي انرژي اتمي كه واشنگتن آنها را مشكل دار تلقي مي كند، اخراج نمايد.
آقاي "آمانو" ضمن گفتوگو در مورد انتخاب خود با تحسين مي گويد: اگر آمريكاييها تصميم بگيرند، آنها مي توانند هر چيزي را تحقق بخشند.
تاكتيك آژانس بين المللي انرژي اتمي در دوران آقاي "آمانو" در اين خلاصه ميشود كه درخواست هاي اضافي را از ايران طلب كرده كه در موافقتنامه هاي بين المللي نوشته نشده و سپس اعلام كند كه ايران اين درخواست ها را انجام نمي دهد.
مشكل روابط ايران و آژانس بين المللي انرژي اتمي در آن نيست كه ايران از مطالبات بين المللي متابعت نمي كند - ايران تمامي تعهداتي را كه امضا كرده است، اجرا مي كند. مشكل اينجاست كه خود آژانس بين المللي انرژي اتمي بايد از موافقتنامه هاي بين المللي پيروي كند.
3. سياست روسيه نسبت به ايران:
نكته مهمي كه در هنگام شكل گيري سياست روسيه نسبت به ايران بايد در نظر گرفته شود، آن است كه روسيه بايد ايران و سوريه را بهعنوان خاكريزهاي دور جنوبي خود تلقي كند.
آقاي "رونالد ريگان" وقتي كه در اوايل سال هاي 1980 به حكومت رسيد، همانطوري كه خودش مي گفت حمله به اتحاد شوروي را از "حوالي امپراطوري" آغاز كرد: از افغانستان، آنگولا، موزامبيك و نيكاراگوا. اين يكي از اقدامات جامعي بود كه عليه اتحاد جماهير شوروي برنامه ريزي شده بود. دقيقاً امروز نيز علاوه بر آنكه "تغيير رژيم" در سوريه و ايران به خودي خود براي امريكا ارزشمند است، محروميت روسيه از دو شريك اصلي در منطقه نيز بهعنوان مزيت الحاقي براي آنها محسوب ميشود.
واشنگتن مشكل ايران و سوريه را بهطور جامع بررسي مي كند. در سال 2006 "گروه سياست و عمليات در سوريه و ايران" (Iran-Syria Policy and Operations Group) در واشنگتن تاسيس شد. فكر مي كنيد كه رياست اين گروه را چه كسي بر عهده گرفت؟ خانم "اليزابت" دختر "ديك چيني" معاون رئيس جمهور آمريكا. واشنگتن و تل آويو اعتقاد دارند كه سوريه - "پاشنه آشيل ايران است".
اقداماتي كه وزارت امور خارجه روسيه براي بازدارندگي فشار واشنگتن بر ايران و سوريه انجام مي دهد، بسيار مهم و مثبت هستند. شما حتماً كادرهاي تلويزيوني استقبال از وزير امور خارجه و رئيس سرويس اطلاعات خارجي روسيه در سوريه را به ياد داريد. اين كادرها واقعاً بهانه اي براي افتخار به سياست خارجي روسيه بودند، سياستي كه در 20 سال گذشته زياد شاهد آن نبوديم. سياست خارجي كشور بالغ و مستقل بايد اينگونه باشد.
تمام حمايتي كه امروز روسيه از سوريه مي كند، بهطور همزمان خدمت به سوريه، ايران و روسيه خواهد بود.
نقش روسيه نبايد اينگونه باشد كه مديريت سوريه و ايران را متمايل به سازش با غرب كند. واشنگتن دقيقاً همين را از ما مي خواهد. واشنگتن مي خواهد كه روسيه نقش "اسب تروا" را ايفا كند. ما نبايد اجازه دهيم كه از روسيه عليه ايران استفاده كنند. ما نبايد اجازه دهيم تا از روسيه بعنوان "اسب تروا" استفاده كنند.
حمايت ما بايد به شكل موضع اصولي در شوراي امنيت سازمان ملل متحد، ارائه كمك هاي مالي، ارسال تسليحات و پشتيباني همگاني خبري و همچنين اجراي تعهدات خود در زمينه ارسال اس-300 باشد.
نتيجه گيري:
ايران و سوريه براي روسيه - خاكريزهاي دور جنوبي ما هستند.
آمريكاييها تلاش خواهند كرد از روسيه عليه ايران - به ضرر خود روسيه استفاده كنند.
مشكلات منطقه اي، بهويژه مبارزه با مواد مخدر بايد به كمك تلاش هاي منطقه اي حل و فصل شوند. آمريكا و ناتو در عرض 10 سال جنگ در افغانستان ثابت كرده اند كه مشاركت آنها در عمليات نظامي و "مبارزه با مواد مخدر" تهديدها را دهها برابر افزايش مي دهد. مشكل اينجا است كه آمريكاييها علاقه مندي به ايجاد ثبات در منطقه ندارند، آمريكاييها كه نمي خواهند در اين منطقه زندگي كنند، اگر نتوانند ثبات را برقرار كنند، در آنصورت هرج و مرج را حتماً برقرار خواهند كرد. بعداً به بهانه از بين بردن هرج و مرج، حضور سياسي و نظامي خود را افزايش مي دهند.
مشكلي كه با آن مواجه هستيم، اين نيست كه با ايران چهكار بايد كرد. مشكل اينجا است كه با آمريكا چهكار بايد كرد و چگونه بايد آمريكا را مهار كرد. اين مسئله سخت را امروز هيچ كشوري نمي تواند به تنهايي حل كند، ولي به كمك يكديگر مي توانيم آن را حل كنيم. روسيه، چين، ايران، هند، كشورهاي آمريكاي لاتين و آمريكاي مركزي - دشمنان رژيم آمريكا همچون گذشته اكثريت را در سياره ما تشكيل مي دهند. ما براي اين كار مي توانيم از ساز و كارهاي موجود، بهويژه سازمان همكاري شانگهاي استفاده كنيم و ايران بايد عضو تمام عيار اين سازمان شود. روسيه، ايران، چين و هند - اصل درخشاني است و ما بايد از آن استفاده كنيم.
از توجه شما متشكرم.
مطلب مرتبط:
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : برنامههاي خرابكارانه, سفير امريكا در روسيه, ,